16 آذر روز دانشجو؛ گزیده بیانات امام خمینی(ره) درباره دانشگاه و دانشجو

02 Dec 2016
کد خبر : 6709206
تعداد بازدید : 956

«از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود» (صحیفه امام، ۸/۶۱) این جمله عمق نگاه امام به دانشگاه را نشان می‌دهد. امام با پیوند نهاد دانشگاه و حق تعیین سرنوشت می‌خواهد بگوید سرنوشت ملت را نه نهاد قدرت و نه نهادهای دیگر که دانشگاه تعیین می‌کند.

گزیده بیانات امام خمینی(س) درباره دانشگاه و دانشجو:

نقش نهاد دانشگاه در سعادت ملت

«از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود» (صحیفه امام، ۸/۶۱) این جمله عمق نگاه امام به دانشگاه را نشان می‌دهد. امام با پیوند نهاد دانشگاه و حق تعیین سرنوشت می‌خواهد بگوید سرنوشت ملت را نه نهاد قدرت و نه نهادهای دیگر که دانشگاه تعیین می‌کند. امام دانشگاه را زیربنای جامعه می‌داند: «دانشگاه مبداء همه تحولات است» (صحیفه امام، ۸/۶۴) و سهمی اساسی در سعادت جامعه به دانشگاه می‌بخشد. افزون بر سخنان حکمیانه بسیار، رابطه دقیق و عاطفی امام با دانشگاهیان نیز جای تامل بسیار است. تبیین این رابطه و آن نگاه، در شرایط کنونی از آن حیث بیشتر حائز اهمیت است که در سال های اخیر، نهاد دانشگاه در ایران حداقل به لحاظ کمی بسیار گسترده و بزرگ شده است و اکثر جوانان، دوران دانشگاهی و دانشجویی را تجربه می کنند. شصت سال پس از شهادت سه آذر اهورایی در ۱۶ آذر ۳۲، به بهانه روز دانشجو، در اقتراحی اختصاصی به تبیین نگاه امام به دانشگاه، نقش دانشگاه و دانشجو در جنبش‌های اجتماعی و سیاسی مختلف از جمله انقلاب اسلامی پرداخته ‌ایم تا از این رهگذر وضعیت نهاد دانشگاه در شرایط فعلی را آسیب‌‌شناسی کنیم. سیاست‌گذاری علمی، سیاست‌ورزی دانشجویان در دانشگاه، امنیتی شدن فضای دانشگاه، پولی کردن برخی دانشگاه های سراسری و … از جمله مساله‌های دانشگاهِ امروزی است.

نظر به اهمیت دیدگاه‌های امام، بخش‌های از سخنان امام خمینی درباره جاگاه نهاد دانشگاه در جامعه عینا از صحیفه بازنشر می‌شود:

دانشگاه، سرچشمه سعادت و شقاوت ملت

دانشگاه مبدأ همۀ تحولات است. از دانشگاه، چه دانشگاه علوم قدیمه چه دانشگاه علوم جدیده، از دانشگاه سعادت یک ملت و در مقابل سعادت، شقاوت یک ملت سرچشمه می‏گیرد. دانشگاه را باید جدیت کرد، جدیت بکنید دانشگاه را درستش کنید، دانشگاه را اسلامی‏اش کنید.(صحیفه امام، ۸/۶۴)

سرنوشت ساز بودن دانشگاه

دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید‏سرنوشت یک ملت تعیین بشود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می‏کند. و‏دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب می‏زند.(همان، ۸/۶۱)

دانشگاه سر رشته همه امور

ما اگر دانشگاهمان اداره نشود، کارمان زار است! دانشگاه، تمام مسائل به دست دانشگاه است. یعنی این دو تا قطبِ دانشگاه و روحانی همۀ  مقدرات مملکت تو مشت اینهاست. دانشگاهی، دانشجو، چه دانشجوی قدیمی، چه دانشجوی جدید، همۀ مسائل توی دست اینها باید حل بشود. اینها قوۀ متفکرۀ یک ملت هستند. اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست ما برود، همه چیزمان از دستمان رفته است. (همان، ۸/۱۴۱)

دانشگاه چراغ راه هدایت ملت

 سلام بر دانش و دانشگاه و دانشگاهیانی که چراغ راه هدایت و راهنمای ملت به سوی تعالی و سعادت و فضل و فضیلت می‏باشند. سلام بر جوانان برومندی که با سلاح علم در سرفرازی و اعتلای کشور عزیز اسلامی کوشا، و در رسیدن به هدفهای انسانی ـ اسلامی از هیچ زحمت و کوشش دریغ ندارند. سلام بر دانشجویان و استادانی که در سالهای طولانی اختناق با محرومیتها و شکنجه‏های روحی و جسمی مواجه، و با شجاعت و شهامت در مقابل استبدادها و قُلْدُریها ایستاده و تسلیم قدرتهای شیطانی نشده‏اند. سلام بر عزیزانی که در نهضت اسلامی و انقلاب بزرگ ملت در سخت‏ترین شرایط از محرومین و مستضعفین دفاع، و از تهاجم و یورش جنود ابلیسی به مراکز علم و ادب نهراسیده و با آنان با فداکاری مقابله کردند. و سلام به همۀ قشرهای دانشجو، از اطفال دبستانی و جوانان دبیرستانی و دانشمندان و استادان و دانشجویان دانشگاهی سراسر کشور، که مکانهای علمی و مقدس خود را به صورتهای دژهایی مستحکم و سنگرهای شکست‏ناپذیر درآورده، و از استقلال و آزادی میهن عزیز خود دفاع نموده؛ و سنگرهای شیطانی را با پشتیبانی ملت بزرگ در هم شکسته؛ و دشمن خونخوار را دفن کردند. (همان، ۱۰/۸۷)

فساد عالِم، فساد عالَم

با اصلاح این دو قشر جامعه اصلاح می‏شود. دو قشری که إذَا فَسَدَ العَالِمُ فَسَدَ العَالَمُ  است. این «عالِم» من نیستم؛ شما  هم هستید؛ همه‏مان هستیم. شما همه جزء علما هستید، که اگر چنانچه خدای نخواسته فاسد باشید، عالَم را به فساد می‏کشید؛ و اگر صالح باشید، عالَم را به صلاح می‏کشید. صلاح و فساد یک جامعه به دست مربی های ـ آن هست ـ آن جامعه هست. و آن مربیها شماهایید و قشر روحانی. آنها به یکجور، و شما به یکجور. (همان، ۷/۴۷۰ و ۴۷۱)

وابستگی سعادت کشور به دانشگاه اسلامی

دانشگاه و حوزه‏های علمیه و روحانیون می‏توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام پیشرفتهای کشور. و می‏توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر متعهد بیرون می‏آید. اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقَّق در آنجا، تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها می‏توانند به سعادت برسانند. و اگر حوزه‏های علمیه مُهذَّب باشند و متعهد باشند، یک کشور را می‏توانند نجات بدهند..  (همان، ۱۳/۴۱۲ و ۴۱۳)

بالاترین مقام در سعادت کشور

آنهایی که در زمان سابق برای این مملکت غصه می‏خوردند، باید خودشان را مجهز کنند که این فرزندان ایران، متعهد و در خدمت خود ایران باشند. اگر اینطور بشود، دانشگاه بالاترین مقامی است که کشور ما را به سعادت می‏رساند. دانشگاه دو راه دارد: راه جهنم و راه سعادت. راه ذلّت و مسکنت و نوکرمآبی و امثال اینها، و راه عظمت و عزّت و بزرگمنشی. دانشگاه همین دانشگاه را تا ما داریم فایده ندارد. ما دانشگاه پنجاه سال است داریم. و از دانشگاه هر چه فساد توی این مملکت پیدا شد از این اشخاصی بود که در دانشگاه تحصیل کرده بودند، تخصص هم شاید داشتند. (همان، ۱۳/۴۱۹)

خدمت انحصاری دانشگاه

چنانچه دانشگاهها جهت به آن داده نشود، همان دانشگاههایی می‏شود که در بین بشر هست، و از همان دانشگاهها قوای مخرّبه بیرون می‏آید. و اگر جهت به آن داده بشود، دانشگاهها کاری می‏کنند که مسلسلها نمی‏تواند بکند. خدمتی می‏توانند به بشر بکنند که هیچ کس دیگر نمی‏تواند اینقدر خدمت بکند. (همان، ۱۳/۴۴۹)

دانشگاه و اصلاح و فساد ملتها

 از دانشگاه است که می‏شود یک ملتی اصلاح بشود و از دانشگاه است که می‏تواند یک ملتی به تباهی کشیده بشود. این دانشگاه و تربیت دانشگاهی است که جوانهای ما را یا طرف غرب می‏کشد یا طرف شرق می‏کشد و آنها را از خودشان تهی می‏کند و وجهۀ آنها را متوجه به غرب و شرق [می]کند تا اینکه یا شرق غلبه کند و تمام جهات ایران را و شرق را و تمام بلاد مسلمین را از بین ببرد یا غرب غلبه کند و همۀ فرهنگ و چیزهای دیگری را از ما بگیرند و به جای آن، یک مغز شرقی یا یک مغز  غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بکشند.(همان، ۱۴/۴۳۰)

دانشگاه، مرجع اداره کشور

بالاتر چیزی که دشمنهای کشورهای مستضعف و کشورهای اسلامی از طرف مخالفین با بشریت انگشت رویش گذاشتند، دانشگاه است؛ برای اینکه آنها خوب می‏دانند که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد، یعنی همۀ کشور در خدمت آنهاست. دانشگاه است که ادارۀ امور کشور را می‏کند و دانشگاه است که تربیت نسل آینده و حاضر را می‏کند. و چنانچه دانشگاه در اختیار چپاولگرهای شرق و غرب باشد، کشور در اختیار آنهاست. آن‏قدری که دانشگاه هدف بوده است؛ جاهای دیگر نبوده است. (همان، ۱۴/۴۲۶)

سرمایه‏های امیدبخش کشورها

جوانان متعهد در طول تاریخ و خصوص دانشجویان مسلمان در نسل حاضر و در نسلهای آینده سرمایه‏های امیدبخش اسلام و کشورهای اسلامی هستند. اینانند که با تعهد و سلاح و استقامت و پایداری می‏توانند کشتی نجات امت اسلامی و کشورهای خود باشند. و این عزیزانند که استقلال و آزادی و ترقی و تعالی ملتها مرهون زحمات آنان است. و اینانند که هدف اصلی استعمار و استثمارگران جهانند و هر قطبی در صدد صید آنان است؛ و با صید آنان است که ملتها و کشورها به تباهی و استضعاف کشیده می‏شوند.(همان،۱۵/۳۴۷)

منبع: جماران