ستارگان عدالت( هفته قوه قضاییه) - دانشکده صنایع غذایی بهار
ستارگان عدالت( هفته قوه قضاییه)
پس از قرن ها امید و آرزو! پس از قرن ها تلاش و کوشش! پس از قرن ها تبعید و زندان و شکنجه و اعدام مسلمانان مبارز! پس از قرن ها قضاوت حاکمان جور! سرانجام خون ها، ایثارها و فداکاری ها به ثمر نشست و با مدد غیبی الهی، جمهوری اسلامی تحقق یافت و به مسؤولان قضایی کشور امکان داد تا احکام نورانی قرآن کریم را بدون کم و کاست در جامعه خود پیاده کنند.
ضمن تبریک هفته قوه قضاییه به همه خدمتگزاران این قوه، امیدواریم در انجام خدمت مقدسی که بر عهده شان نهاده شده، موفق و پیروز باشند.
پیشینه قضاوت
به گذشته باز می گردیم و در اعماق تاریخ به جست و جو می پردازیم. شاید نتوانیم ابتدایی برای مسأله «قضاوت» بیابیم، ولی در این جست و جو، می توانیم کم و بیش آن را با شکل های گوناگون، و تأثیرهای مختلف بر شئون زندگی فردی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی انسان ها مشاهده کنیم.
از آن زمان که بشر به صورت جمعی زیستن را آغازید، قضاوت و داوری نیز به تناسب در حیات او نمود پیدا کرد. پیامبران، بزرگْ داوران عرصه زندگی بشری به شمار می آیند. در قرآن می خوانیم: «ای داوود! ما تو را جانشین در زمین قرار دادیم؛ پس میان مردم به حق حکم کن». نیز در جای دیگری خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آمده است: «ما این کتاب را به حق بر تو فرو فرستادیم که میان مردم بر اساس قوانین و احکامی که خداوند به تو نشان می دهد، حکم کنی». پس قضاوت عملی الهی است که جز به دست مردان نیک دوران ها، به ثمر نمی نشیند.
قضاوت در اسلام
از دیدگاه اسلام، منصب قضاوت، ظریف ترین، حسّاس ترین و مهم ترین، و در عین حال از خطرناک ترین جایگاه های اجتماعی در جامعه است. در یک نگرش، اسلام قاضی را نماینده خداوند در زمین و با فضیلت ترین انسان ها می داند، ولی در نگرشی دیگر، بدترینِ انسان ها بر کره خاکی به شمار می آورد. از همین روست که حضرت علی امیرمؤمنان علیه السلام در تعبیری زیبا و متین، خطاب به شریح قاضی می فرماید: «ای شریح! مجلس قضاوت، جایگاهی است که یا پیامبران و جانشینان به حق ایشان در آن قرار می گیرند، و یا سیه رویان و بدبختان بر آن تکیه می زنند». بر این پایه، فاصله میان قاضی شایسته و قاضی زشت کار، فاصله میان بالاترین درجات بهشت و پایین ترین درکات دوزخ دردناک است.
قاضی در کلام امام علی علیه السلام
هنگامی که حضرت علی علیه السلام مالک اشتر را روانه حکومت مصر نمود، آیین نامه ای در مورد شیوه حکومتی اسلام برای او نگاشت و ضمن آن، ویژگی هایی را بدین شرح برای قاضی در نظام اسلامی مطرح کرد: برتری علمی، عملی و اخلاقی؛ توانایی قضاوت؛ پرهیز از خشم؛ پرهیز از لجاجت، در صورتی که خطای او مشخص شده باشد؛ وارستگی از طمع؛ ژرف اندیشی؛ احتیاط در مواردی که موضوع یا حکم به صورت مشخص برایش معلوم نیست؛ مهارت و توانایی در استدلال؛ پر حوصلگی؛ قاطعّیت؛ خود پسند نبودن؛ تیز هوشی و زیرکی (قاضی نباید زود باور و ساده لوح باشد).
حضرت پس از برشمردن این ویژگی ها، افراد شایسته قضاوت را که دارای این ویژگی ها باشند، اندک می داند؛ ولی باز هم سفارش می کند که فقط از این افراد در سیستم قضایی اسلام استفاده شود.
قضاوت باطل
به گفته قرآن کریم، قضاوتی که بر پایه معیارهای الهی نباشد، کفر، ظلم و فسق است. در آیات 44، 45 و 47 سوره مبارک مائده، خداوند از کسانی که بدون توجه به قوانین و موازین خداوندی قضاوت می کنند و حکم می دهند، به کافر، ظالم و فاسق تعبیر می کند.
قاضیانی که بر پایه حکم الهی قضاوت نمی کنند، چون نیازهای واقعی انسان را نادیده می گیرند، کافرند؛ زیرا حق را پنهان نموده اند؛ و از آن جا که حکم آن ها منطبق با نیازهای طبیعی و فطری و واقعی انسان نیست، ظالم اند؛ زیرا حکم آن ها واقعا با موضوع خود تطبیق نمی کند؛ و چون حکم آن ها انحراف از مسیر فطرت است، فاسق اند؛ زیرا آن ها با این قضاوت، از راه حق و از مرز حقیقت خارج گردیده اند.
قضاوت در بیان امام خمینی رحمه الله
حضرت امام خمینی رحمه الله در کتاب شریف تحریر الوسیله، قضاوت را چنین تعریف می فرماید: «قضاوت، عبارت است از حُکم و داوری میان مردمان، برای برطرف ساختن دعوا و نزاع بین ایشان که شرایط ویژه ای دارد».
ایشان سپس در مورد حساسّیت و عظمت منصب قضا در اسلام می نویسند: «منصب قضا، از مناصب بزرگ و ثابتی است از سوی خداوند متعال برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، و از طرف آن حضرت برای امامان معصوم علیه السلام ، و از آن حضرات برای فقیه جامع الشرایط».
ضرورت تشکیل قوه قضاییه
تشکیل قوه قضاییه، برای جامعه ضروری است. پس از تدوین قوانین و رسمیّت و اعتبار یافتن آن ها در جامعه، ضرورت دارد که دستگاه و قوه ای برای تطبیق قوانین کلّی بر موارد خاص و تشخیص حقوق و تکالیف و رفع اختلافات و مشاجرات در نظر گرفته شود. بعد از تدوین و وضع قانون، در مورد اختلافاتی که بین شهروندان، یا بین ارگان ها، و یا بین شهروندان و دولت رخ می دهد و نیز در خصوص پایمال شدن حقوق مردم، تنها دستگاه صالح برای داوری و رسیدگی و تطبیق قوانین بر موارد مذکور، قوه قضاییه است. در غیر این صورت، به مجرد تصویب قوانین در مجلس، مشکل حل نمی شود؛ چون به هنگام اختلاف و نزاع، هر کسی حق را به خود می دهد و قانون را به نفع خود تفسیر می کند.
موقعیت رئیس قوه قضاییه
در ده سال ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، شورای عالی قضایی، در رأس قوه قضاییه قرار داشت و تمام امور دادگستری را اداره می کرد. پس از اصلاح قانون اساسی، این شورا جای خود را به یک نفر، یعنی رئیس قوه قضاییه داد. رئیس قوه قضاییه، عالی ترین مقام این قوه است که باید مجتهد، عادل، آگاه به امور قضایی، مدیر و مدّبر باشد. تشخیص واجد شرایط بودن با مقام رهبری است که حقّ انحصاری انتخاب و نصب رئیس قوه قضاییه را برای تصّدی مسؤولیت های مربوط به این قوه در کلیه امور قضایی، اداری و اجرایی دارد.
اختیارات رئیس قوه قضاییه پیش بینی شده در قانون اساسی، بسیار وسیع و بی سابقه بوده، و وظایف و اختیارات او، بیش از تمام اعضای شورای عالی قضایی سابق است.
ارکان کارآمدی قوه قضاییه
در یک نگاه کلی، سه عنصر استقلال، دانش و اقتدار را می توان ارکان کارآمدی قوه قضاییه دانست. استقلال قوه قضاییه، به بهترین شکل در نظام جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده است؛ زیرا برخلاف سایر نظام ها، رئیس این قوه، عضو هیأت وزیران نیست و هیچ یک از قوای مقنّنه و مجریه در نصب و عزل او دخالت ندارند، بلکه وی به مدت پنج سال توسط مقام معظّم رهبری به این سمت منصوب می شود.
برخورداری قضات از دانش لازم و تجربه کافی در کنار توانمندی و کارآیی مسؤولان قضایی با بهره گیری از آخرین یافته های علم مدیریت نیز در جای خود، نقش به سزایی در توفیق و کارآمدی این قوه ایفا می کند که شرط اجتهاد و مدیر و مدّبر بودن در اصول قانون اساسی برای مسؤولان قضایی و قضات، ناظر بر همین معناست.
اقتدار قوه قضاییه
اقتدار قوه قضاییه، از دو جنبه درونی و بیرونی قابل بررسی است. جسور و قاطع بودن سطوح مختلف مدیریتی و قضات این دستگاه، بی اعتنایی به توصیه ها و تهدیدها، تفاوت نگذاشتن بین ضعیف و قوی در اجرای عدالت، و نیز دقت و سرعت در رسیدگی به پرونده ها، می تواند به عنوان مهم ترین عوامل اقتدار دستگاه قضایی از جنبه درونی به شمار آید.
از لحاظ بیرونی نیز همکاری و همراهی همه دستگاه ها، به ویژه قوه مقننه و قوه مجریه در پشتیبانی از قوه قضاییه برای تأمین عدالت و امنیت اجتماعی و سالم سازی جامعه از آفت قانون شکنی، بسیار حائز اهمیت است. مسؤولان دیگر بخش ها و دستگاه ها باید ضمن بسترسازی مناسب برای فعالیت قوه قضاییه، از هر گونه گفتار و رفتاری که استقلال و اقتدار قوه قضاییه را تضعیف نماید، خودداری و جلوگیری کنند.
مهم ترین خواسته مردم
می توان مهم ترین انتظار مردم را از قوه قضاییه، تأمین سلامت اجتماعی و برقراری امنیت و عدالت در جامعه به شمار آورد. اجرای عدالت و تأمین امنیت، از چنان اهمیتی برخوردار است که باید آن را معیار مدنیت و پیش نیاز هر گونه توسعه و مایه قوام و دوام جامعه قلمداد نمود.
دستگاه قضایی باید آن قدر قدرتمند، کارآمد و مستقل باشد که هر مظلومی ـ اگرچه ضعیف و فقیر ـ بی هیچ بیم و هراسی بتواند حق خود را از ظالم ـ هرچند قوی و ثروتمند ـ بازستاند تا در سایه این اقتدار، مجرمان و هنجارشکنان همواره از برخورد قاطع و بدون ملاحظه قوه قضاییه در ترس و نگرانی به سر برند.
اصلاح نظام قضایی
گاه اتفاق می افتد که نظام قضایی و دادگستری، به اصلاح نیازمند است. این اصلاح، باید به دست اشخاص متعهد به اسلام، متخصص در موازین قضایی و اداری، و نیز تشنه عدالت انجام گیرد. امنیت قضایی، اساس تنظیم روابط انسان هاست؛ باید این اطمینان در جامعه باشد که افراد فقط در حدود قوانین، مجاز به فعالیت اند و در این حدود، هیچ کس مزاحمتی برای آن ها ندارد و دستگاه قضایی، مال و جان و حیثیت و شرافت آن ها را به حکم قانون، نگه می دارد. باید مراقب دستگاه قضایی کشور بود و آن را همواره از هر نوع فساد کوچک و بزرگ حفظ کرد؛ زیرا اگر فساد به نظام قضایی مملکت راه یابد، امید هیچ اصلاحی را نباید داشت. بر این اساس، امنیت یک نظام سیاسی و نظم عمومی جامعه، در گرو سلامت قوه قضاییه است و سلامت قوه قضاییه هم، مرهون کفایت و صلاحیت علمی و پاک دامنی قضات است.
بهترین قاضی
بهترین قاضی، کسی است که بیش از دیگران با نیازهای فردی و اجتماعی مردم و قوانین تکامل انسان آشنا باشد و بهتر از دیگران بتواند قانون را در جامعه پیاده کند. کسی بهتر از همه قانون تکامل انسان را می داند که انسان شناس باشد و اصول تکامل انسانی را براساس شناخت دقیق حقیقت انسان کشف کند. پس او باید تحت تأثیر تمایلات نباشد و از هر هوا و هوسی وارسته باشد. بر این اساس است که قرآن کریم، در سه مورد، خداوند متعال را به عنوان بهترین حاکم و قاضی معرفی می کند.
ولی خداوند بدون واسطه میان مردم قضاوت نمی کند. از این رو، نمایندگان راستین او، به نیابت از خداوند متعال میان مردمان قضاوت می کنند، و اینان، یعنی پیامبران و امامان معصوم و نیز نمایندگان آن حضرات، از نظر علمی و عملی شایستگی تصدّی این مقام را دارند و به این امر مهم می پردازند.
اصل استقلال قاضیان
یکی از مسائل مهم در قوه قضاییه، استقلال قضات است. قاضی وظیفه سنگین قضاوت را بر عهده دارد؛ او باید با یاری طلبی از خداوند و با بی طرفی کامل، بر طبق قانون احقاق حق کند، از هیچ کس ترس و واهمه ای نداشته باشد، تسلیم غرض ورزی ها، جوسازی ها و شایعه پراکنی ها نشود و با قدرت و استحکام ـ براساس دلایل و استنباط خود از قانون ـ نظرش را در قالب حکم اعلام کند.
چنین تکلیفی، ایجاب می کند که فقط در صورت انحراف واقعی، یا خروج از محور قانون، و یا سوء استفاده از مقام عالی قضا، پاسخگوی مرجع صالحی قرار گیرد و در غیر این صورت، مصونیّت داشته، به طور کامل در ابراز نظر مستقل باشد.
قضاوت، نشانه جمهوری اسلامی
رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله شرط اسلامی بودن نظام جمهوری اسلامی را، به اسلامی بودن دستگاه قضایی حاکم در این نظام وابسته می داند و می فرماید: «می دانید که جمهوری ما اسلامی است و اگر چنان چه قضاوتش ـ که در رأس آن تقریبا واقع است ـ اسلامی نباشد، ما نمی توانیم به جمهوری مان، جمهوری اسلامی بگوییم و این باز جمهوری غیر اسلامی می شود. جمهوری اسلامی باید همه نهادهایی که دارد، اسلامی باشد و از همه مهم تر، قضا و قضاوت است که باید روی موازین اسلام باشد».
وظیفه قوه قضاییه از دیدگاه رهبری
مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، در مورد وظیفه قوه قضاییه می فرمایند: «دستگاه قضایی، باید با رعایت ضوابط و مقررات، جلب روز افزون اعتماد مردم، و اطلاع رسانی به افکار عمومی، انجام وظایف بسیار مهم خود را در تحقق عدالت و حفظ و تأمین حقوق و امنیت مردم، با قاطعیت و قدرت ادامه دهد». ایشان هم چنین در ادامه می فرمایند: «دلگرم بودن ملت به رعایت عدالت در کلیه مراکز قضایی و در سرتاسر کشور، بسیار مهم است. بنابراین، حتی از یک تخّلف قضایی نیز نباید چشم پوشی کرد».