وداع امام سجاد(ع) با ماه مبارک رمضان - دانشکده صنایع غذایی بهار
وداع امام سجاد(ع) با ماه مبارک رمضان
بار خدایا! ای آنکه از کس پاداش نمیخواهی و ای که از بخشش، پشیمان نمیگردی و ای آنکه به بندهات [بیش از کردار وی میبخشی] و برابر نمیدهی، نعمت تو بیسابقه [ی استحقاق آفریدگان تو] است و گذشت تو، نیکی و کیفرت، دادگری و حکم تو، خیر است و اگر عطا کنی، به منت نمیآلایی و اگر نکنی، عطانکردنت از سر ستم نیست.
هرکس تو را سپاس گوید، میپذیری با آنکه خود سپاس را بدو الهام کردهای و به هرکس تو را بستاید، پاداش میدهی با آنکه خود ستایشت را بدو آموختهای.
پردهپوشی از [گناهان] کسی میکنی که اگر میخواستی، رسوایش میکردی و به کسی بخشندگی میورزی که اگر میخواستی، از او بازمیداشتی، درحالیکه هر دو سزاوار رسوایی و محرومیتند، اما تو کارهایت را بر تفضل و قدرت خود را بر گذشت بنا نهادهای.
با کسی که با تو سرکشی ورزیده است، با بردباری روبهرو میگردی و به کسی که [با گناه] آهنگ ستم با خویش کرده است، مهلت میدهی، با آنان درنگ میورزی تا با درنگکردنت، بهسوی تو بازگردند و در کیفرشان شتاب نمیکنی تا توبه کنند برای آنکه هلاک شونده آنان، با تو هلاک نشود و بدبخت ایشان، با نعمت تو بدبخت نگردد، مگر پس از هشدار بسیار و پس از آنکه حجتهای پیاپی را بر وی تمام کرده باشی. [و اینهمه] از سر بزرگواری تو و گذشتی است که میکنی، ای بزرگوار و بهره ای از مهر توست، ای بردبار!
تویی که دری به عفو خویش بر بندگانت گشودهای و آن را توبه نامیدهای و از وحی خویش، راهنمایی بر این در گماردهای تا گمراه نگردند و فرمودهای خجسته بادا نام تو که: «بهسوی خداوند، توبهای راستین کنید. امید است که پروردگارتان گناهانتان را فروپوشد و شما را در بهشتهایی درآورد که از بن آنها، جویبارها روان است.... روزی که خداوند پیامبرش و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، نور آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! نور ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی»، پس چه بهانهای دارد آنکه از درآمدن به این خانه پس از گشودن در و گماردن رهنما، غفلت ورزد؟
و تو آنی که در معامله با بندگانت، بر عطای خویش میافزایی تا در تجارتشان سود بیشتری به کف آورند و در ورود به درگاهت، رستگار گردند و بهره بیشتری از تو برند که تو فرمودهای خجسته بادا نام تو و فرا برترا که تویی: «هرکس کردار نیکی آورد، ده برابر آن پاداش دارد و هرکس کار بدی کند، همانند آن کیفر میبیند».
و فرمودی: «داستان آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند، چون دانهای است که هفت خوشه برآورده باشد، در هر خوشه صد دانه. و خداوند برای هرکه بخواهد، [آن را] چندین برابر برمیگرداند.» و فرمود: «کیست که به خداوند وامی نیکو دهد تا خداوند آن را برای وی چندین برابر گرداند؟» و مانند آنها از آیههای دیگر که در قرآن در بیان چند برابرشدن نیکیها فرو فرستادهای.
و تویی که با گفته برآمده از غیب خویش و با ترغیب به اینکه سود آنها در آن است، آنان را به چیزی راهنمایی کردی که اگر آن را از آنان میپوشاندی، دیدگانشان آن را نمیدید و گوششان نمیشنید و فکرشان به آن نمیرسید. آنگاه فرمودی: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس گویید و با من ناسپاسی نورزید» و فرمود:« اگر سپاسگزار باشید، بر [نعمت] شما میافزایم و اگر ناسپاسی کنید، بیگمان، عذاب من سخت است».
و فرمود: «مرا بخوانید تا پاسختان دهم؛ آنان که از پرستش من سر بر میکشند، بهزودی با خواری به دوزخ درمیآیند.» پس دعا و نیایش خود را عبادت نامیدی و وانهادن آن را، سرکشی و کبر دانستی و تهدید فرمودی که آنکه نیایش و دعا را ترک کند، با خواری به دوزخ خواهد رفت.
پس با نعمت تو، تو را یاد و با بخشش تو، از تو سپاسگزاری کردند و با فرمان تو، به نیایش و دعایت پرداختند و در راهت، برای دستیابی به عطای افزون تو، صدقه دادند و راه رهایی آنان از خشم تو و رسیدن به خشنودی تو، همین بود. اگر آفریدهای، آفریده دیگر همچون خود را همانگونه راهنمایی میکرد که تو بندگابنت را از سوی خود راهنمایی کردهای، همگان او را به احسان میستودند و به نعمت دادن موصوف میکردند و به هر زبانی به ستایشش برمیخاستند. پس سپاس تو را، تا آنجا که راهی به سپاس تو میتوان یافت و تا لفظی برای سپاس برجاست، برای آن که با آن تو را سپاس گویند یا معنایی که به سپاس تو بازگردد.
ای که با احسان و بخشش، بندگانت را به ستایش انگیختهای و آنان را در نعمت و احسان غرقه ساختهای، چه بسیار نعمتت در میان ما [گسترده و] هویداست و چقدر احسانت بر م سرشار است و چه اندازه نیکی ات ویژه ماست!
ما را به دینی که خود آن را برگزیدهای و به آیینی که خویش آن را پسندیدهای و به راهت که خود هموار ساختهای، راهنمایی کردی و ما را در تقرب به درگاهت و رسیدن به کرامتت، بینش بخشیدی.
بارخدایا! تو ماه رمضان را از نابترین آن وظایف و ویژهترین آن واجبات قرار دادی؛ ماهی که آن را در میان دیگر ماهها، ویژه گرداندی و از میان همه زمانها و روزگاران، برگزیدی و آن را بر همه اوقات سال، برتری دادی؛ زیرا در آن، قرآن و نور را فروفرستادی و ایمان را در آن دوچندان کردی و روزه را در آن واجب گرداندی و [مردم] را برای شبزندهداری، برانگیختی و در آن، شب قدر را بزرگ داشتی که بهتر از هزار ماه است.
سپس ما را با این ماه بر دیگر امتها برتری دادی و با فضیلت آن، ما را نه ملتهای دیگر را برگزیدی. بنابراین، روز آن را به فرمان تو روزه گرفتیم و در شب آن، به یاری تو برای عبادت برخاستیم و با روزه روز و برخاستن شب، خود را در معرض رحمتت که خود ما را در معرض آن گماردهای، قرار دادیم و آن را دستاویز دریافت پاداش تو کردیم و تو از آنچه بندگانت آرزومند آنند، سرشاری و هرچه از فضل تو بخواهند، میبخشی و به کسی که نزدیکشدن به تو را میخواهد، نزدیکی.
این ماه، در میان ما، پسندیده زیست و چون همدمی نیکو، با ما همراهی کرد و برترین سودهای جهان را به ما ارزانی داشت. سپس چون زمانش سرآمد و مدتش تمام و شمار روزهایش کامل گشت، از ما جدا شد.
اکنون ما با آن چون کسی که جدایی از او بر ما سخت است، وداع میکنیم و رو گرداندنش ما را اندوهگین و بیمناک کرده است و بر ماست که پیمان استوار و حرمت محفوظ و حق اداشدنی آن را پاس داریم. پس میگوییم: بدرود ای ماه بزرگ خداوند و ای عید دوستان او!
بدرود ای گرامیترین اوقات همراه و ای در میان روزها و ساعتها، بهترین ماه!
بدرود ای ماهی که در تو، رسیدن به آرزوها نزدیک [و در دسترس] و کارها [ی نیک] در تو گسترده [و فراوان] است.
بدرود ای دوستی که چون باشی، پایگاهت والاست و چون نباشی، نبودنت جانگزاست و ای امیدی که جدایی از تو، دردناک است.
بدرود ای همدهی که چون رو آوردی، شادی افزودی و چون رو گرداندی و رفتی، سخت اندوهگین ساختی.
بدرود ای همسایهای که در کنار تو، دلها نرم و گناهان کاسته میشد.
بدرود ای یاوری که ما را در برابر شیطان یاری کردی و ای همراهی که راههای نیکویی را برای ما هموار ساختی.
بدرود بسا کسا که در تو، از سوی خدا، آزاد شد و چه نیکبخت بود آنکه برای تو، حرمتت را پاس داشت.
بدرود بسا گناهان را که از میان بردی و بسا عیبهای گوناگون را که پوشاندی.
بدرود! که برای بزهکاران چه طولانی بودی و در دل مؤمنان، چه باشوکت.
بدرود ای ماهی که روزهای دیگر با تو رقابت نمیتوانند کرد.
بدرود ای ماهی که از هر آفتی به دوری.
بدرود ای که همراهی با تو ناپسند نیست و همدلی با تو، نکوهیده نیست.
بدرود ای که با خجستگیه بر ما وارد شدی و آلودگی خطاها را از [جان] ما فرو شستی.
بدرود ای که وداع ما با تو از دلتنگی و ترک روزهات، از ملالت نبود.
بدرود ای که پیش از آمدن تو، میخواهیمت و پیش از رفتنت، برای تو اندوهگین میشویم.
بدرود! بسا بدیها که بهخاطر تو، از ما دور شد و چه نیکیها که به سبب تو، ما را سرشار کرد.
بدرود! تو و بدرود شب قدر که از هزار ماه بهتر است.
بدرود ای که دیروز چه بسیار به تو آزمند بودیم و فردا، چه بسیار مشتاق تو خواهیم بود.
بدرود تو و بدرود فضیلت تو که از آن محروم گشتیم و خجستگیها و برکات گذشته تو که از دست ما رفت. بار خدایا! ما اهل این ماهیم که با آن به ما شرف بخشیدهای و با احسان خویش، توفیق [بهرهوری از] آن را به ما ارزانی داشتی، درحالیکه نگونبختان، از ارزش وقت آن غفلت کردند و به دلیل شقاوت خود، از فضیلت آن محروم شدند.
تو صاحب آن شناختی که از این ماه برای ما گزیده ای یا به آداب آن، هدایتمان کرده ای و به توفیق توست که ما به روزه و شبزندهداری در آن هرچند با کوتاهی برخاستیم و اندکی از بسیاری را بهجا آوردیم.
بار خدایا! با اقرار به بدی خویش و اعتراف به سهلانگاری، تو را سپاس میگوییم و برای تو، در دلهایمان، پشیمانی ژرف و بر زبانهایمان، پوزش راستین داریم. پس به ما، با آنکه در این ماه، کوتاهی داشتهایم، پاداشی ارزانی دار که با آن به فضیلت دلخواه دست یابیم و اندوختههای گوناگونی را که آزمند آنیم، به عوض بستانیم.
پوزش ما را در کوتاهی که در ادای حق تو کردهایم، بپذیر و عمر اکنون ما را به ماه رمضان آینده که در پیش داریم، برسان و چون رساندی، ما را در دستیازی به عبادتی که شایسته توست، یاری کن و بر قیام به طاعتی که درخور این ماه باشد، موفق بدار و از کردار شایسته بهاندازهای جاری ساز که با آن، به ادای حق تو در این دو ماه از ماههای مدت عمر، برسیم.
بار خدایا! در این ماه، به هر گناه کوچک و بزرگ که نزدیک یا آلوده شدیم و یا خطایی که عمدا یا از روی فراموشی، بهجا آوردیم و در آن به خویش ستم کردیم. یا پرده حرمت کسی را دریدیم، بر محمد و خاندان او درود فرست و ما را به پوشش (آمرزش) خود، فرا پوش و با گذشت خود، از ما درگذر و ما را در این ماه، در برابر دیدگان سرزنشکنندگان قرار مده و زبان طعنهکنندگان را بر ما دراز مگردان و ما را با مهربانیات که بیپایان است و با بخششت که کاهش نمیپذیرد، به کاری برگمار که موجب ریزش گناهانمان شود و کفاره کارهایی از ما شود که نمیپسندیم.
بار خدایا! بر محمد و خاندان او درود فرست و به ما بهجای ماه رفته رمضان، خیر و احسان ارزانی دار و عید فطر ما را خجسته گردان و آن را بهترین روزی کن که در جلب گذشت تو، بر ما گذشته و گناه ما را از میان برده است و گناهان ما را چه پنهان و چه آشکار، بیامرز.
بار خدایا! با گذشتن این ماه، خطاهای ما را فرو ریز و با بیرونشد از این ماه، ما را از گناهان بیرون آور و ما را با آن نیکبختترین اهل این ماه و بهرهمندترین آنان در آن و برخوردارترین آنان از آن، قرار ده.
بار خدایا! چونان کسی که حق این ماه را به شایستگی گزارده و حرمت آن را بسزا نگهداشته و به حدود و احکامش چنانکه باید، عمل کرده و از گناه در آن، بهدرستی پرهیخته یا چنان به تو تقرب یافته که موجب خشنودی تو شده و رحمت تو را به خود معطوف داشته است، به ما نیز از بینیازی خویش، مانند آن، ببخش و چندین برابر آن، از فضل خود عطا کن؛ زیرا فضل تو فروکش نمیکند و گنجینههای [کرم] تو کاستی نمیپذیرد، بلکه سرریز میکند و کانهای احسان تو پایان نمیپذیرد و عطای تو، عطایی گواراست.
بار خدایا! در روز فطر که آن را برای مؤمنان، عید و شادی و برای اهل دین خویش، محل تجمع و همایش قرار دادهای، ما را بهسوی خود بازگردان و از هر گناهی که مرتکب شده ایم و هر بدی که بر جای نهادهایم یا اندیشه ناپسندی که پنهان داشتهایم، ما را توبه ده؛ توبه کسی که نیت بازگشت به گناه ندارد و پس از آن، به خطایی بر نمیگردد، توبه ای بیبازگشت که از هر شک و تردید، پیراسته است. پس آن را از ما بپذیر و از ما خشنود شو و ما را بر آن پابرجا بدار.
بار خدایا! ترس از کیفر هشدار داده شده و شوق پاداش موعود را روزی ما گردان، چنانکه لذت آنچه را از تو میخواهیم و اندوه آنچه را که از آن به تو پناه میآوریم، دریابیم.
و ما را نزد خویش از توبهکارانی قرار ده که محبت خود را برای آنان واجب کرده ای و بازگشت به فرمانبرداریات را از آنان پذیرفته ای، ای دادگرترین دادگران.
بار خدایا! از پدران و مادران و همکیشان ما، همگی، از گذشتگان و آیندگان تا روز رستخیر، درگذر.
بار خدایا! بر محمد، پیامبر ما و خاندان او درود فرست، همانگونه که بر فرشتگان مقربت فرستادهای و بر او و خاندان وی درود فرست، چنانکه بر پیامبر مرسل خود فرستادهای و بر او و خاندان او درود فرست، چنانکه بر بندگان شایستهات فرستادهای و افزونتر از همه آنان، ای پروردگار جهانیان، درودی فرست که برکات و خجستگیهای آن، به ما برسد و سود آن، دست ما را بگیرد و بهسبب آن، دعای ما مستجاب گردد که تو بزرگوارترین کسی هستی که بدو آرزومندند و بسنده ترین کسی که بر او توکل میکنند و بخشندهترین کسی که از فضل او درخواست دارند و تو بر کاری توانایی.
روز چیدن میوههای معنویت و وفا به عهدی که در شبهای قدر با خدا بستیم
سی روز پیش از این در سیاهی غوطهور بودیم و تمام چراغهای رابطه با آسمان در ما خاموش بود. هیچ دری به روی ما گشوده نمیشد، هیچ شانهای برای گریستن نداشتیم، تا اینکه پلکی زدی و دلهای بیقرار را ربودی. چراغهای هدایت روشنی گرفت و جرئت جاریشدن آموختیم. سی روز بر بساط بندگی نشستیم و همسایه دیواربهدیوار خدا شدیم. سی روز محک خوردیم و با باران اشک سحرگاهان، دلهای غبارگرفتهمان را شستوشو دادیم و زلالی را به آیینهها برگرداندیم. سیروز در هوای پاک فطرت نفس کشیدیم و ریههای ایمان را پر کردیم از نسیم کوی دوست و اینک با دلی شکسته و پایی لرزان، به بدرقه چهره ماهتابی رمضان آمدهایم و دیگربار جدایی را با همه وجود به تجربه نشستهایم و دست تکان میدهیم به هجرت مسافر نور.
با اینهمه، در سایه رمضان، رهایی از خاک، پیوستگی با خورشید و همسایگی با هرچه نور و هدایت را تجربه کردیم و طعم شیرین بندگی را در کام جان چشیدیم.
در شبهای قدر آموختیم که رفتن، رسیدن است و کاشتن، روییدن.
دستبه دامن شبهای قدر شدیم و از نردبان نور، پلی بهسوی عالم بالا زدیم و با همه روسیاهی و گمراهی، به سپیدی ایمان و روشنایی صراط مستقیم چنگ زدیم و دامن دامن نور، از آفتاب رحمت، به غنیمت بردیم.
با گوشهای روزهدار، آواز پر فرشتگان را شنیدیم و با چشمهای شسته از گناه، ملکوت خداوند را به تماشا نشستیم. لب از طعام بستیم و با گرسنگی و تشنگی، در آزمون بندگی، سر بلند کردیم. وه که چه شیرین بود پرهیز از هوای نفس و خواهش تن.
سی روز دعا سحر خواندیم و گریستیم. افتتاح را زمزمه کردیم و شکستیم و اینک آمدهایم تا با همه هستی، پیمان بسته را به سر بریم و تا پای جان بایستیم.
آمدهایم که ریشهها را محکم کنیم و با بیعتی دوباره، به دامن دوست بیاویزیم و میوههای وصل، از شاخسار بندگی بچینیم و با نماز عید و زکات جان، شکرانه بندگی را بپردازیم.
خوشا آنان که سی روز بندگی کردند و شکسته و زار، سر به سجده ساییدند و باده از جام سحر نوشیدند و نیمهشبها، چهره جان را در زلال اشک، طراوت بخشیدند و دل را به یاد دوست، آرام کردند و با ریسمان دعا و توبه، به آسمان پرستاره چنگ زدند و گلهای خزانزده ایمانشان را در معرض نسیم بهاری رمضان، جانی تازه بخشیدند و در پرتو آفتاب، خیمه زدند و شبهای قدر، کاسه کاسه نور سر کشیدند و برای تشنه نماندن، پیمانهها پر کردند و توشهها برداشتند.
خوشا آنان که با ترنم دعای سحر، غزل گریههای شب و در سایه کلام وحی و با فاصله گرفتن از سیاهیها، دریچهای به سپیدی و نور گشودند؛ آنان که ذره ذره یخهای گناه را با برکت آفتاب آب کردند و حجابهای فاصله را دریدند.
خوشا آنان که سی روز با کاروان روزهداران، از سحر تا شام همگام شدند و در هجرتی سبز به بار نشستند.
خوشا آنان که بیصبرانه راه دریا را در پیش گرفتند و دریایی شدند؛ آنان که در رستخیز انسانی خویش، از گوری که بهدست خویش کنده بودند، بیرون آمدند و بر گذشته سیاه خود شوریدند و زنجیرهای عادت و اسارت را پاره کردند.
خوشا آنان که تلخی گناه و عصیان را با شیرینی بندگی، از کام جان زدودند و در سفر عشق، به باغ سبز ایمان پا نهادند و میوههای وصل چیدند و دیگربار، طعم شیرین هجرت از کویر شیطان به سرزمین سبز رحمان را تجربه کردند.
خوشا آنان که سی روز گرسنه ماندند تا در عید فطر سیرشان کنند، تشنه ماندند تا سیرابشان کنند؛ چرا که جاذبه بندگی، حال آدمی را دگرگون میکند و به نیکوترین راهها رهنمون میشود.
و اینک پس از سی روز ریزش باران رحمت بر دلهای کویری انسان، فصل روییدن و شکفتگی گلهای ایمان است؛ فصلی که دستهای نیاز برای گرفتن عیدانه، به آسمان بلند است؛ روز جشن شکست شیطان درون و بیرون، روز گردهمایی آنان که با صبر، پشت ابلیس را به خاک مالیدند و نشان بندگی بر سینه آویختند.
در تولد دوبارهات، با سربلندی در پیشگاه پروردگار، در کنار دوستان خدا بایست و دوگانه شکر بگزار و قنوت بگیر و هرچه میخواهد دل تنگت بگو که چشمیبرای دیدن و گوشی برای شنیدن هست.
امروز، روز رهایی از گناه و سرکشیها، روز به زیر کشیدن شیطان، روز بازگشت به زلالی فطرت، روز بازگشت به خود و خداست. روز شکستن زنجیرها و بال گشودن در آسمان بندگی و پرستش خدای بزرگ است.
خدایا! دستهای از نیاز لبریز مرا با بینیازی خود پر کن.
خدایا! با همه روسیاهی و کوتاهی، سی روز به فرمان تو گردن نهادیم، اینک با فروریختن باران رحمت و مژده وصل، دستافشانمان کن.
خدایا! اندرون از طعام خالی داشتیم تا در آن نور معرفت بریزی... .
خدایا! نام و یاد تو، هر شاخه خشکیدهای را طراوت و تازگی میبخشد. اینک منم آن شاخه خشکیده که دست نیازم به آسمان بلند است، ناامیدم برمگردان.
خدایا! از دلم و گره از زبانم و بند از دست و پایم بگشا تا از نام و یاد تو، هماره و همه جا ترانه بسازم.
خدایا! چنان کن که بندگی و پاکی رمضان امسال تا رمضان آینده امتداد یابد و پای شیطان از دایره ایمان ما بریده گردد.
خدایا! روزها و شبهای میهمانی بهسر آمد و آنچه ماند، حسرت فرصتهای از دست رفته است، ما را به کوتاهیمان مگیر.
خدایا! با هر آیه، اشک ریختیم و بر خود لرزیدیم و با هر سحر، گامینو به وادی بندگی برداشتیم. ما را از دایره بندگی خویش بیرون مکن.