مهدی گل هستی

29 Apr 2018
کد خبر : 6707781
تعداد بازدید : 1063

ای یوسف کنعانی ما، جمالت را به ما نمایان کن تا در پرتو نورانی چشم هایت، غبار از آینه دل هامان برگیریم.

مهدی گل هستی

اشاره

همه توحیدگرایان و غیب باوران جهان به نوعی، به منجی جهانی ایمان دارند، اما پیروان دین خاتم، تصویر دقیق تر و ملموس تری از آن را ارائه می دهند. از دیدگاه مکتب حیات بخش شیعه که دلباخته خاندان رسالت است، منجی آخرالزمان، امام دوازدهم، حضرت مهدی (عج) است. البته خاستگاه این مدعا نه یک حدس و احتمال، بلکه متن دین و چشمه سار زلال وحی است.

خدا، ستایشگر مهدی (ع)

بر اساس گواهی مفسران شیعه و سنی و مورخان اسلام شناس، آیاتی بسیار در قرآن مجید وجود دارد که به مسئله مهم مهدویت و موعودگرایی اشاره دارد. آیات ذیل نیز بر همین مسئله تأکید دارند. به علاوه در این زمینه، یک حدیث قدسی را نقل می کنیم.

1. (وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَ ارِثِینَ)[1]؛ «ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».

امام علی (ع) در توضیح این آیه فرموده است: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیا عَلَیْنا بَعْدَ شِماسِهَا عَطْفَ الضَّرُوس عَلَی وَلَدِها؛[2] دنیا پس از سرکشی به ما روی می کند، چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد». سپس این آیه را تلاوت کرد.

نیز آن امام همام در تفسیر این آیه فرمود: «هُمْ آلِ مُحمّد یَبْعَثَ اللّهُ مَهْدِیهِمْ بَعدَ جُهْدِهِمْ، فَیَعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوِّهِمْ؛[3] این گروه آل محمد(ص) هستند. خداوند مهدیِ آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می شود، بر می انگیزد و به آنها عزت می دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می کند».

2. (بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَّکمْ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ...([4]؛ «آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است، اگر ایمان داشته باشید...».

گرچه مخاطب این آیه قوم شعیب است منظور از «بقیّة اللّه» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهی است، ولی هر موجود نافعی که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او باشد، بقیةاللّه به شمار می رود.[5]

در روایات متعدد بقیّة اللّه، به وجود حضرت مهدی (ع) تفسیر شده است؛ از جمله امام باقر(ع) فرموده است: «أَوَّلُ مَا یَنْطِقُ بِهِ القَائِم(ع) حِینَ خَرَجَ هذِهِ الآیة: )بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرِ لَّکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(، ثُمَّ یَقُولُ: أَنَا بَقِیَّةُ اللّهِ وِ حُجَّتُهُ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَیْکمْ فَلا یُسَلِّمْ عَلَیْهِ مُسَلِّمٌ إِلاَّ قَالَ: أَلسَّلاَمُ عَلَیْک یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ؛ نخستین سخنی که امام مهدی (ع) پس از قیام خود می گوید، این آیه است: )بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرِ لَّکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(. سپس می گوید: منم بقیة الله و حجت و خلیفه او در میان شما. آن گاه هیچ کس بر او سلام نمی کند، مگر اینکه می گوید: أَلسَّلاَمُ عَلَیْک یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ.[6]

3. (اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا...)[7]؛ «بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند».

امام باقر(ع) در پاسخ این سؤال که احیا کننده زمین بعد از مرگ آن، چه کسی است؟ فرمود: «یُحیِیهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِالْقَائِمِ بَعْدَ مَوْتِهَا یَعْنِی بِمَوْتِهَا کفْرَ أَهْلِهَا...؛[8] خداوند بعد از آنکه زمین با کفر و نافرمانی اهلش مُرد، آن را به وسیله حضرت قائم(ع) زنده می کند».

4. امیرمؤمنان علی (ع) از رسول خدا(ص) چنین نقل کرد: (در شب معراج) وقتی مرا به آسمان گردش دادند، خدایم به من وحی کرد و فرمود: «یَا مُحَمَّدُ! إِنِّی اطَّلَعْتُ عَلَی الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُک مِنْهَا فَجَعَلْتُک نَبِیّاً وَ شَقَقْتُ لَک مِنِ اسْمِی اسْماً، فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ، ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِیَةَ....؛[9] «ای محمد! به راستی من نظری به زمین کردم و تو را از آن برگزیدم و تو را پیامبر قرار دادم و از نام خودم برای تو نامی بازگرفتم. من محمودم و تو محمدی. سپس دوباره نظری افکندم و علی را در آن انتخاب کردم و او را وصی تو و خلیفه تو و شوهر دختر تو و پدر نژاد تو قرار دادم و برای او نیز نامی از نام های خود را برگرفتم. من علیّ اعلایم و او علی است، و فاطمه و حسن و حسین را از نور شما آفریدم. سپس ولایت آنها را به فرشتگان عرضه داشتم. هر کس پذیرفت، نزد من از مقربان شد.

ای محمد! اگر بنده مرا عبادت کند، تا بریده شود و مانند مشک بپوسد و با انکار ولایت آنان نزد من آید، من او را در بهشتم جا ندهم و زیر عرشم سایه نبخشم. ای محمد! دوست داری آنها را ببینی؟

عرض کردم: آری، پروردگارا.

خدای عزّوجلّ فرمود: سر بلند کن.

سر بلند کردم، و ناگاه انوار علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و محمد بن حسن قائم را دیدم. و «قائم» در وسط آنها مانند ستاره درخشنده بود.

عرض کردم: پروردگارا! اینها کیان اند؟ فرمود: امامان، و این است قائم؛ آن که حلال مرا، حلال کند، و حرام مرا، حرام کند، و به وسیله او از دشمنانم انتقام بکشم و او راحت دوستان من است و او است که دل شیعیانت را از ظالمان و منکران و کافران شفا می دهد و لات و عزّا را تر و تازه بیرون می آورد و آنها را می سوزاند و مردم در آن روز به آنها فریفته شوند و در آزمایش قرار گیرند؛ آزمایشی سخت تر از فتنه گوساله و سامری».[10]

چهارده پرتو از چهارده معصوم(ع)

امامان معصوم(ع) نیز در موقعیت ها و مناسبت های گوناگون، سخن از مهدی موعود به میان آورده و شیعیان و پیروانشان را به انتظار دیدار خورشید آخرالزمان ترغیب و تشویق کرده اند. آن بزرگواران چنان به انتظار مهدی باوران، رنگ معنویت بخشیده اند که آن را بهترین اعمال امت دانسته اند: «أَفْضَلُ أعمال أُمَّتی إِنْتِظارُ الفَرَجِ».[11]

در ادامه، این نوشتار شما را با چهارده کلام نورانی از چهارده معصوم(ع) درباره امام عصر(ع) مهمان می سازد.

1. از صلب امام حسین (ع)

رسول خدا(ص) فرمود: «وَجَعَلَ مِنْ صُلْبِ الحُسَینِ أَئِمَّةَ یَقُومُونَ بِأَمْری وَ یَحْفَظُونَ وَصِیَّتی، التّاسِعُ مِنْهُم قائِمٌ أهلِ بَیتیِ، وَ مَهْدِیُّ أُمَّتِی، أَشْبَهُ النَّاسِ بی فی شَمائِلِهِ وَ أَقْوالِهِ و افعاله؛[12] و خداوند از صلب حسین، امامانی را قرار داد تا امر مرا اقامه و وصیتم را حفظ کنند. نهمین آنها، قائم اهل بیت من و هدایت شده امتم می باشد که شبیه ترین مردم به من از نظر خَلق و خُلق و گفتار و رفتار است».

2. شبیه پیامبر(ص)

امام علی (ع) در حالی که به امام حسین (ع) می نگریست، فرمود: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ...؛[13] این پسرم (امام حسین (ع)) سرور و مهتر است، همچنان که رسول خدا(ص) او را سرور و آقا نامیده است. و خداوند از نسل او مردی را بر خواهد انگیخت که نام او، نام پیامبرتان و خِلقت و خُلق و خُوی او شبیه آن حضرت است».

3. از نسل فاطمه (س)

حضرت فاطمه زهرا(س) خطاب به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: «هذِهِ أَسْماءُ الأَوصِیاء، أَوَّلُهُمْ إِبْنُ عَمِّی وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی وَ آخِرُهُمُ القائِمُ؛[14] (در این کتاب و نوشته) اسامی جانشینان رسول خدا(ص) است: نخستین آنان پسر عمویم (علی (ع)) است و سپس یازده نفر از فرزندانم، که آخرین آنها قائم (ع) است».

4. دوازدهمین امام شیعه

امام حسن مجتبی (ع) فرمود: «الأئمّة بعد رسول اللّه (ص) إثنا عشر، تسعة من صلب أخی الحسین، و منهم مهدیّ هذه الأمّة؛[15] امامانِ بعد از رسول خد1(ص) 12 نفرند که نه نفر آنان از پشت و نسل برادرم حسین است و از جمله آن نُه نفر، مهدی این امت است».

5. قائم اهل بیت(ع)

محمّد بن ابی عمیر از حضرت صادق (ع) و آن حضرت از حسین بن علی (ع) نقل می کند:

«فِی التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِی سُنَّةٌ مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یُصْلِحُ اللَّهُ تَعَالَی أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ؛[16] در نهمین فرزند من، سنّتی از یوسف و سنّتی از موسی بن عمران خواهد بود، و او قائم ما اهل بیت است و خداوند مقدمات ظهور او را در یک شب فراهم خواهد کرد».

6. مایه خشنودی خدا

امام سجاد(ع) در ضمن دعایی فرمود: «[أَللَّهُمَ ]... اجْعَلْنِی مِنْ خِیارِ مَوَالِیهِ شِیعَتِهِ، وَ أَشَدِّهِمْ لَهُ حُبّاً، وَ أَطْواعِهِمْ لَهُ طَوعاً...، وَارْزُقْنِی الشَّهادَةَ بَینَ یَدَیْهِ حَتَّی أَلْقاک وَ أَنْتَ عَنِّی رَاضٍ؛[17] [پروردگارا!] مرا از شایسته ترین ولایت پذیران، و از شدیدترین دوست داران، و از فرمان بردارترین شیعیانش [امام مهدی (ع) ] قرار ده ...! و شهادت در محضرش را روزی ام کن تا تو را در آن حال که از من راضی هستی، ملاقات کنم».

7. ارزش امام شناسی

از امام باقر(ع) نقل شده است: «... وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لإمامِهِ لایَضُرُّهُ تَقَدُّمُ هَذَ الأَمْرِ أَو تَأَخُّرُهُ، وَ مَنْ ماتَ عارِفاً لإمامِهِ کانَ کمَنْ هُوَ مَعَ القائِمِ فِی فُسْطاطِهِ؛[18] هرکس امام خویش را بشناسد، تقدّم و یا تأخّر این امر [ظهور ]به او ضرر نمی رساند؛ [ زیرا] کسی که با شناخت و معرفت امامش از دنیا برود، مانند کسی است که با حضرت قائم (ع) در خیمه اش باشد».

8. عصاره انبیا و اولیا

امام صادق (ع) فرمود: «وَ سَیِّدُنا القائِمُ مُسْنِدٌ إِلَی الکعْبَةِ وَ یُقُولُ: یا مَعْشَرَ الخَلائِقِ أَلا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلی آدَمَ وَ شَیْثٍ فَها أَنَا ذا آدَمُ وَ شَیْث، ... أَلا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلی مُحَمَّدٍ وَ أَمیرِالمُؤمنینَ فَها أَنا ذا مُحمَّدٌ وَ أَمیرُالمُؤمنینَ. أَلا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ اِلَی الحَسَنِ وَالحُسَینِ فَها أَنَا ذا الحَسَنُ والحُسَینُ، أَلا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلی الأئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الحُسَینِ فَها أَنَا ذا الأَئِمَّةُ ...؛[19] آقا و سرور ما قائم، بر دیوار کعبه تکیه می زند و می فرماید: ای گروه مردمان! هرکس می خواهد آدم و شیث را ببیند، من همان آدم و شیثم ... هرکس مایل است تا محمد و امیرمؤمنان را تماشا کند، من همان محمد و امیرمؤمنان هستم. هرکس می خواهد امام حسن و امام حسین را مشاهده کند، من همان امام حسن و امام حسینم. هرکس می خواهد امامان معصوم از نسل امام حسین (ع) را بنگرد، من همان امامان معصوم می باشم...».

9. آزمایش الهی

امام موسی کاظم (ع) فرمود: «... إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ، فَاللَّهَ اللَّهَ فِی أَدْیَانِکمْ لایُزِیلُکمْ أَحَدٌ عَنْهَا یَا بُنَیَّ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَیْبَةٍ حَتَّی یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ کانَ یَقُولُ بِهِ إِنَّمَا هِیَ مِحْنَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَهُ وَ لَوْ عَلِمَ آبَاؤُکمْ وَ أَجْدَادُکمْ دِیناً أَصَحَّ مِنْ هَذَا لَاتَّبَعُوهُ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی مَنِ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ قَالَ: یَا بُنَیَّ عُقُولُکمْ تَصْغُرُ عَنْ هَذَا وَ أَحْلاَمُکمْ تَضِیقُ عَنْ حَمْلِهِ وَ لَکنْ إِنْ تَعِیشُوا فَسَوْفَ تُدْرِکوه؛[20] محمّد بن علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که فرزند پنجمی از امام هفتم غایب گردد، دور نکند شما را احدی از دینتان. فرزندم! برای صاحب این امر (حضرت حجّت (ع)) چاره ای جز غایب شدن نیست و آن قدر این غیبت طول می کشد و ادامه می یابد که کسانی که به صاحب این امر قائل و معتقد هستند، از آن برمی گردند. این غیبت، امتحان و آزمایشی از خدای عزّوجلّ است که خلایق را با آن می آزماید و اگر پدران شما و اجدادتان دینی صحیح تر از این سراغ داشتند، حتماً آن را پیروی و تبعیّت می کردند.

راوی می گوید: عرض کردم: ای سرور و آقای من! پنجم از فرزند هفتم کیست؟

حضرت فرمود: فرزندم! عقول شما از درک آن قاصر است و وسعت و توان حمل آن را ندارد، ولی اگر زنده بمانید، به زودی درکش خواهید کرد».[21]

10. تحقق ظهور

امام رضا(ع) به دعبل خزاعی فرمود: «یَا دِعْبِلُ! أَلإِمَامُ بَعْدِی مُحَمَّدٌ ابْنِی وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ عَلِیٌّ وَ بَعْدَ عَلِیٍّ ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِی غَیْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ وَ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیَوْمَ حَتَّی یَخْرُجَ فَیَمْلَأَهَا عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً؛[22]

(دعبل خزاعی گفت: چون قصیده خود را برای حضرت امام رضا(ع) خواندم، امام از شنیدن آن سخت بگریست، آن گاه رو به من کرد و فرمود: ای خزاعی! روح القدس با زبان تو این دو بیت[23] را خواند! می دانی این امام کیست؟) آن گاه (در پاسخ) فرمود: ای دعبل! امام بعد از من پسر من محمد است و بعد از او علی پسر او، بعد از او پسرش حسن و بعد از حسن پسرش، حجت قائم منتظر است که (اهل ایمان) در زمان غیبتش انتظار او را می کشند و بعد از ظهورش از وی فرمان برداری می کنند. اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانی می گرداند تا او بیاید و جهان را پر از عدل کند، چنان که پر از ظلم شده باشد».[24]

11. هشدار به جاهلان

امام جواد(ع) از پدرانش از امام علی (ع) نقل فرمود: «... لاتُعاجِلُوا الأمْرَ قَبْلَ بُلُوغِهِ، فَتَنْدِمُوا، وَ لا یَطُولَنَّ عَلَیْکمُ الأَمَدَ، فَتَقْسُوَا قُلُوبُکمْ ...؛[25] پیش از فرا رسیدن زمان امر [ظهور] عجله نکنید؛ [زیرا که ] پشیمان می شوید و [نیز ] آن را دور نپندارید که دل ها و قلب هایتان را قساوت می گیرد...».

12. انتظار فرج

امام هادی (ع) فرمود:

«إِذَا رُفِعَ عَلَمُکمْ مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِکمْ فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ مِنْ تَحْتِ أَقْدَامِکم؛[26] هر گاه پیشوای شما [دانش شما ] از میان شما برداشته شود، از زیر پای خود منتظر فرج باشید».[27]

13. شرط نگاه به مهدی (ع)

امام حسن عسکری (ع) خطاب به احمد بن اسحاق قمی: «... لَولا کرامَتُک عَلی اللَّهِ وَ عَلَی حُجَجِهِ ما عَرَضْتُ عَلَیک إِبْنی هذَا إِنَّهُ سَمِّیُّ رَسُولِ اللّهِ وَ کنِیُّهُ الذّی یَمْلأُ الأَرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلْماً...؛[28] اگر نزد خدای تعالی و حجّت هایش (امامان ) ارجمند و بزرگوار نبودی، پسرم [امام عصر(ع) ] را به تو نشان نمی دادم. همانا او همنام و هم کنیه رسول خداست؛ کسی است که زمین را از قسط و عدل، پر می سازد، همان طور که از ظلم و جور پر شده است».

14. تربیت یافتگان خدای

بنا به نقل ابی عمرو عمروی (ابی عمر العامری) از نواب خاص، امام مهدی (ع) فرمود: «نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنا وَالْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنا؛[29] ما به وسیله پروردگارمان ساخته و تربیت شده ایم و مردم ساخته شده و تربیت یافته ما هستند».

* * *

خوشا به حال موعودگرایان و مهدی باوران؛ آنان که به عشق مهدی زنده اند و با عشقش می میرند و با امید شفاعتش در روز محشر به پا می خیزند. چه بزرگ و غرور آفرین است این نعمت! و اگر چنین نعمتی را خدای ارزانی نداشته بود، چه سرنوشت دردناک و آینده هولناکی داشتیم. خدای را سپاسگزاریم که اکنون که در عصر غیبت به سر می بریم، مورد توجه و عنایت او هستیم؛ چنان که خودش به دستگیری ما نوید داده است: «... إِنّا غَیرُ مُهْمَلِینَ لِمُراعاتِکمْ، وَ لا ناسِینَ لَذِکرِکمْ، وَ لَولا ذلِک لَنَزَلَ بِکمُ اللَّأواءُ، وَاصْطَلَمَکمُ الأَعْدَاءُ ...؛[30] همانا ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از یاد نمی بریم؛ که در غیر این صورت، سختی ها و گرفتاری ها بر شما فرو می آیند و دشمنان، شما را ریشه کن می کنند و از بین می برند».

به امید روز و لحظه رؤیت سیمای تابان و ظهور دل انگیزش!

پی نوشت ها

1 . قصص/5.

2 . نهج البلاغه، دشتی، ص 206، قصار 209، انتشارات مشهور، قم، 1380.

3 . تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج16، ص18، دارالکتب الاسلامیه، قم، 1367ش. (به نقل از: تفسیر نورالثقلین، ج4، ص110.)

4 . هود/ 86.

5 . تفسیر نمونه، ج 9، ص 204.

6 . همان، به نقل از: تفسیر صافی، ذیل آیه فوق؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص331؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، ص463 (با اندکی اختلاف در تقدیم و تأخیر الفاظ).

7 . حدید / 17.

8 . کمال الدین، ج 2، ص 668؛ بحارالانوار، ج 51، ص 54؛ اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج 3، ح 238.

9 . کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج1، ص253.

10 . کمال الدین، ترجمه کمره ای، ج 1، ص364 و 365.

11 . خصال، شیخ صدوق، ترجمه سید احمد زنجانی فهری، مقدمه، ص 29، انتشارات علمیه اسلامیه، اول، تهران، بی تا.

12 . أعلام الوری بأعلام الهدی، شیخ طبرسی، ص 398، اسلامیه، سوم، تهران، 1390 ق.

13 . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 51، ص 39 و 116، (اسلامیه، تهران، مختلف).

14 . اصول کافی، ج1، ص442؛ الاحتجاج، طبرسی، ص67.

15 . موسوعة کلمات الامام الحسن (ع)، ص 272، پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، اول، نشر معروف، قم، 1423 ق. به نقل از: بحارالانوار، ج36، ص383، ح1.

16 . إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 427؛ بحارالانوار، ج 51، ص 133؛ کمال الدین، ج 1، ص 317؛ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 317.

17 . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص364، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1367ش؛ بحارالانوار، ج95، ص234؛ مصباح المتهجّد، ص698 و...

18 . بحارالانوار، ج23، ص78 - 77؛ اصول کافی، ج1، ص371.

19 . بحارالانوار، ج 53، ص 9.

20 . علل الشرائع، شیخ صدوق، ج1، باب علت الغیبه، ص244 - 245، انتشارات داوری، اول، قم؛ الکافی، ج 1، ص 336؛ اعلام الهدایة، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ج9، ص220، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت، اول، قم، 1422ق.

21 . علل الشرائع، ترجمه سید محمد جواد ذهنی تهرانی، ج 1، ص 783، (انتشارات مؤمنین، اول، قم، 1380 ش).

22. بحار الأنوار، ج 49، ص 238، به نقل از عیون اخبارالرضا(ع).

22 . بحار الأنوار، ج 49، ص 238، به نقل از عیون اخبارالرضا(ع).

23 . آن دو بیت شعر عبارت بود از:

خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ

یقُومُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَکَاتِ

یمَیزُ فِینَا کُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ

وَ یجْزِی عَلَی النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ

ظهور امامی که ناچار می باید بیاید، حتمی است. او به نام خدا و برکات او قیام می کند تا در میان ما هر حقی را از باطل تمیز دهد و پاداش هر نعمت و نقمتی را عطا کند.

24 . مهدی موعود (ترجمه جلد سیزده هم بحار)، علی دوانی، باب سیزدهم، ص: 383 – 384، دارالکتب الاسلامیه، بیست و هشتم، تهران، 1378 ق، با اندکی تغییر و تخلیص.

25 . خصال، شیخ صدوق، ج2، ص622، جامعه مدرسین، اول، قم، 1362 ش؛ بحارالانوار، ج 10، ص100.

26 . الکافی، کلینی، باب فی الغیبه، ج 1، ص 341، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، دوم، 1362 ش.

27 . همان.

27. این روایت به سه گونه معنی می شود:

1. هر گاه امام شما غایب شد، همیشه و در هر حال مثل اینکه چیزی را به آسانی از زیر پای خود برمی گیرید. انتظار فرج داشته باشید؛ اگر چه فرج و ظهور امام نزد خدا دور باشد.

2. هر گاه علوم و معارف دینی از میان شما رخت بربندد و جهان را جهالت و بی خبری فراگیرد، بدانید که فرج نزدیک است.

3. هر گاه امام شما غایب شود، سر به زیر اندازید و گوشه گیری و شکیبایی ورزید که شکیبایی کلید فرج و گشایش است. (اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج 2، ص 142،کتابفروشی علمیه اسلامیه، اول، تهران.

28 . کشف الغمه فی معرفة الائمّه، علی بن عیسی اربلی، ج 2، ص 526، بنی هاشمی، اول، تبریز، 1381 ق؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج، 2، ص 384.

29 . الاحتجاج علی أهل اللجاج، احمد بن علی طبرسی، ج 2، ص 467، نشر مرتضی، اول، مشهد، 1403 ق؛ بحارالانوار، ج 53، ص 178.

30 . الخرائج والجرائح، قطب راوندی، ج 2، ص 903، مدرسه امام مهدی، اول، قم، 1409؛ بحارالانوار، ج 53، ص 175